دو ماهگیت مبارک
ماهانا جونم سلام دیروز با مامان بزرگ رفتیم مرکز بهداشت و واکسن دوماهگیت رو زدیم. آخ که چقدر درد داشت.خواب بودی و ناگهان جیغت رفت هوا.صورتت که کبود شد اما وقتی گرفتمت تو بغلم خیلی سریع آروم شدی. بابا جلیل ظهر زودتر اومد خونه و همش تو رو گرفت تو بغلش تا اروم باشی و پات رو تکون ندی.اما تا شب خیلی ناارومی کردی. امروز خدا رو شکر بهتری و اصلا بیقرار نیستی.خدا رو هزار بار شکر قرار بود اخر هفته بریم بندرعباس خونه خاله ی بابا،اما هوا بارونی شده و چون میخواستیم بریم قشم و درگهان فعلا برنامه مون عوض شد.امیدوارم اولین سفرمون با تو سفر سختی نباشه. مامان و بابا خیلی دوست دارن
نویسنده :
مامان پریسا و بابا جلیل
11:00